شَــبدیــز 🌑

که" تو" خُداوَندِ رویداد های مَحالی....

شَــبدیــز 🌑

که" تو" خُداوَندِ رویداد های مَحالی....

شَــبدیــز   🌑

پس از تحمل آن همه درد ،،
کسی که به مقصد می رسد
دیگر همانی نیست که به راه افتاده بود !!

👣
👣
👣
👣

📎بماند به یادگار : ۱۳۸۰_ ۱۴۰۳

آخرین مطالب

پیوندها

.......

ناگهان ،،

متعجب شدم !!! 

زنی که سال پیش بودم کجاست؟؟ 

یا آنکه دو سال پیش بودم ....؟

و در فکر آن زن ،،

 اکنون من چگونه ام !؟

.....

#سیلویا_پلات

☘️

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۳ ، ۰۱:۱۲
حدیث سامی

......

هیـــــــچ چیز راحتم نمی کند ...

نه دریا ....

نه آفــــــــتاب ....

نه فیلم ها و و نه کتاب هایی * که تازه خریده ام !!

نمی دانم چکار کنم ؛ 

بروم سرم را به درخت ها بکوبم ، داد بزنم ، گریه کنم ؟

نمی دانم !! 

☘️

#فروغ_فرخزاد 

* لباس هایی 

این تغییر کوچک به دلیل علاقه نداشتن به لباس خریدنه.... 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۳ ، ۱۴:۳۷
حدیث سامی

.....

بوته های خــــار را ،، در زمین من نکار ...!!

شاید فردا ،،

پــــــا برهنه به دیدنم بیایی ...

.....

👣

#غاده_السمان

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۰۳ ، ۲۳:۴۰
حدیث سامی

......

در زد کسی از سوی خیابان ، تو نبودی 

برخاستم از خواب هراسان ، تو نبودی 

در هشتی تاریک ، صدایی به زمین خورد 

مانند ترک خوردن انسان ، تو نبودی....

پاشویه پر از برگ شد و مــاه فرو رفت 

در شاخه‌ی تاریکِ درختان ،، [‌ تو ] نبودی... 

.....

☘️

#عبدالجبار_کاکایی

......

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۳ ، ۲۰:۵۳
حدیث سامی

.....

برای[ تو ] چه بگویم ؟ 

بگویم : آنقدر زخمم عمیق شده ،، که می توان در آن درختی کاشت ؟ 

بگویم : غمگینم و مرگ کاری نمی کند ؟ 

.....

☘️

#غلامرضا_بروسان

....

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۰۳ ، ۱۲:۲۸
حدیث سامی

.....

🖌 نقاشی جدیدمو شروع کردم !! 

بالاخره دست به کار شدم و وقتی بعد از اتودهای ذهنی و دستی اون چیزی که می خواستمو بهش رسیدم ،، ساعت ۲ بامداد طرح مدادی رو زدم و امروز اولین خط رنگ رو روی طرحم آوردم... 

خیلی وقت بود که اصلا دست به قلمو نزده بودم !! امشب که شروع کردم به رنگ زدن دوست نداشتم مثل همیشه و هربار دست از کارم بکشم ... 

به این شوق نیاز داشتم ... امسال مزخرف ترین سال زندگیم بود !! وجود آدمای کوچیک و حقیری که آرامشمونو گرفتن و مرگ دوتا از عزیزانم بدترین فشار روحی رو واسم به وجود آورد که نتونم روی برنامه هام تمرکز کنم !! کتاب هایی که از نبود تمرکز و حال بد کش میومدن و دوباره و سه باره و چند باره از اول شروع می شد ! 

خیلی روی خودم کار کردم که خودمو جمع و جور کنم و نذارم عقب بیفتم واسه خاطر کسایی که همینو می خوان ... خلاصه که قراره به امید خدا سه تا تابلوی نقاشی بزرگ به جمع تابلوهای نقاشی اضافه بشه .... 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۳ ، ۲۲:۰۶
حدیث سامی

....

داشتم خواب شِفای ابدی می دیدم ...

که تو از راه رسیدی ،، مرضِ مادرزاد !!

بغض من ،، گریه شد و راه تماشا را بست 

از تو جز منظره ای تااار ،، ندارم در یاد ...

....

#احسان_افشاری

☘️

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۳ ، ۱۱:۳۷
حدیث سامی

....

از چهره ی افروخته شمعی داری!

پیداست ،، بنای قلع و قمعی داری!

با هر کس و ناکسی نشستی جز [من]

زیبایی منحصر به جمعی داری!

....

#احسان_افشاری

☘️

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۳ ، ۰۰:۵۱
حدیث سامی

....

دل به دریا زده ای ،، پهنه سراب است نرو ...

برف و کولاک شده ،، راه خراب است نرو ...

☘️

#علیرضا_آذر 

....

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۳ ، ۱۷:۲۸
حدیث سامی

....

دَردا که مُرورِ سُخَتی دَر دلِ آدَم...

گاهی ،، اثَری سَخت تَر اَز زِلزِله دارَد 

....

 ☘️

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۳ ، ۲۱:۵۳
حدیث سامی